علیه اعدام، برای آزادی
هر روز که از عمر ننگین نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی سپری میشود بر انبوه خانوادههای داغدار ایران زمین افزوده میگردد و پرونده این تبهکاران قطورتر میشود.ـ
هنوز از خانهی شهر و روستاهای کردستان دود به پا میخیزد، هنوز بوی باروت و خون از انزلی به مشام میرسد، هنوز بوی نفت و خون هوای خوزستان را پر کرده است، هنوز در سیستان و بلوچستان به جای کتاب و قلم گلوله تقسیم میکنند و هنوز زندانها مملو از زندانیانی است که نان و آزادی را برای همه انسانها میخواهند.ـ
همانطور که در دهه شصت با پاهای خونین پیکرشان گلوله آجین میشد حال طناب دار فریاد آزادیخواهیشان را در گلو خفه میسازد. هنوز صدای اعتراض ترک، لر، کرد، عرب، فارس، ترکمن، قشقایی، گیلانی و مازندرانی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب بر سنگفرش خیابان به خون مینشیند و هنوز و هنوز و هنوز… این چرخه ادامه دارد.ـ
مردمان ایران عزم خود را جزم کردهاند تا این بساط دار و درفش و زندان را برای همیشه برچینند. جمهوری اسلامی بر سیاق همیشه دستگاه سرکوب، زندان، شکنجه خود را علم کرده است تا دوباره فضای رعب و وحشت را حاکم سازد.ـ
کشتار خیابانی، دستگیریهای گسترده، زندانهای مملو از تنهای عصیانگر و بساط داغ و درفش شکنجهگران، برای دریافت اعترافات واهی و استفاده از آن، در بیدادگاههای لحظهای به اتهامهای تکراری مضحک محاربه، مفسد فیالارض، مرتد و صدور حکم اعدام برای تعداد زیادی از زندانیان تنها یک کارکرد دارد: تولید وحشت و بازگرداندن مردمان جان به لب رسیده از ۴۴ سال استبداد، ستم جنسیتی، ملیتی و طبقاتی به خانه ها. در آغاز تابستان، همان روزهایی که نسخه تازهای برای تحمیل گرسنگی و فقر بر کارگران را اجرا کردند، عالیترین مقام رژیم جلادان انذار(پند) داده بود که „خدای دهه ۶۰ “ زنده است و ما میدانیم „خدای دهه ۶۰“ چه جنایتپیشه و وحشتآفرین است. اما هم او و هم همه دستاندرکاران نظام انسانکش میدانند „خدای دهه ۶۰ “ مُرده است. او را همین مردمان به ستوه آمده از ستم دفن کردهاند و میدان نبرد را ترک نمیکنند. ۴۴ سال تحمل „خدایگان“: دشمن زندگی، آزادی و شادی با ۴۴ سال مبارزه همراه بوده است. از هر رزمی تجربهای آموخته و امروز روز نبرد تا سرنگونی است.ـ
در میانه این رزم که باید رزم تا پیروزی بر ستمپیشگان باشد اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد دو پیام دارد: نخست استیصال جمهوری اسلامی که در سه ماه گذشته بارها از پایان اعتراضات سخن گفته است را نشان میدهد و همزمان هشداری است جدی برای همه زندانیان اسیر شده، به ویژه آنان که در بیدادگاههای نظام به محاربه و فساد فیالارض محکوم شدهاند. از خیل عظیم زندانیان در بند، از آن حداقل ۱۸ هزار اسیر، ما تنها نام شمار محدودی که نام آشنا هستند را میدانیم.ـ
باید با همه امکاناتی که داریم، در هر کجا که میتوانیم صدای زندانیان باشیم، صدای تمام آنان، صدای بیصدایانِ بی نام و نشان. باید خیابانها را تسخیر کنیم. باید مانع از تکرار تاریخ شویم و تاریخ تکرار نخواهد شد اگر در این رزم نابرابر عقب ننشینم. ما چارهای جز نابود کردن دشمنی که زندگی را از همهی مردمان ربوده است، نداریم. عقب نشینی معنایی ندارد غیر از هموار کردن راه ماشین کشتار.ـ
ما با خانواده جانفشانان خیزش انقلابی ژن، ژیان،ئازادی همدردیم و همرزم و در کنار آنها ایستادهایم. همزمان از تمام انسانهای آگاه، نهادهای مترقی و انقلابی در سراسر جهان میخواهیم برای آزادی زندانیان سیاسی که اسیر جمهوری اسلامیاند بکوشند، در کنار خانواده زندانیان بایستند و از امکاناتی که دارند برای بلندتر کردن صدای خانواده زندانیان و مبارزان خیابان استفاده کنند.ـ
یقین داریم امروزروز قطعی جدال است. ما در آستانه قرار داریم و به عقب باز نخواهیم گشت. در آن روز به حتم به حساب یکایک عاملان، آمران و همدستان حکومت جنایت پیشه در دادگاههای مردمی رسیدگی خواهد شد. تا آن روز یکصدا برای برچیده شدن دارها و شکنجهگاه، برای آزادی زندانیان سیاسی، برای زن، زندگی، آزادی صفوف مبارزاتی خودمان را مستحکمتر کنیم.ـ
کمیته برگزاری نهمین گردهمائی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران
۱۵ دسامبر ۲۰۲۲